خدمت سربازی و متاهلی علی

سلام ، من علی هستم.

سلام به همه پسرای گل که با سربازی قوام یافته و مرد کامل میشوند. خدمت رفتن من هم داستان جالبی داره و مربوط به سال ۸۹ میشه.

منکه تک پسر خانواده هستم و پدرم اونموقع ۶۷ساله بود بعد از گرفتن لیسانس رفتم دنبال گرفتن معافیت کفالت تا بعدش استخدام بشم و همزمان ازدواج کنم. در آستانه معاف شدن بودم که مجبور شدم بخاطر عشقم قید معافیت رو بزنم. چون پدر دختر مورد علاقه ام در روز خواستگاری در حضور خانوادم رک و راست گفت باید بری خدمت و سختیهاشو تحمل کنی و مرد کامل بشی تا اجازه بدم با دخترم ازدواج کنی!!! ضد حال بدی بود.آخه خودش بازنشسته نیروی هوایی بود و به نظرش من بعنوان تک پسر خونه لوس و سوسول بودم. منکه دخترشو واقعاً دوست داشتم و اونهم همینطور. بهرحال بعد از کلی سبک و سنگین کردن شرایط ، پدر همسرم رو راضی کردیم که چون شرایط استخدام دولتی رو دارم برای اینکه اونو از دست ندم فقط دوره آموزشی رو طی کنم. بعد هم عقد کردیم.بگذریم که کلی هم مهریه تعیین کردند. من هم که متاهل شدم آموزشی ۰۲ پرندک افتادم که لحظه شماری برای رسیدن روز ترخیص و جشن عروسی خیلی سخت بود. قسمت خنده دارش اینجاست که خانمم هر وقت میومدم مرخصی صورت آفتاب سوخته و کله تراشیدم رو سوژه میکرد و میگفت خدا رو شکر که ما دخترا لازم نیست بریم خدمت.یه بار بهش گفتم ناسلامتی بخاطر جنابعالی و ابوی گرامی دارم رنج میکشم. دیگه چرا منو مسخره میکنی؟!!

پیشنهاد ما:  آشنایی با پادگان ۰۷یا پادگان شهید سرلشکر سیدقنبر ترابی کازرون نوشته ای از علی

البته من خدا رو شکر میکنم که مذکر به دنیا اومدم چون مونث بودن بخصوص در جایی مثل ایران مشکلات خاص خودش رو داره!!!

guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x